من فاطمه اسلامی هستم متولد شهریور سال 1367 فرزند آقای حسین اسلامی که هر چه هستم در مکتب ایشون آموختم.
به مقطع ارشد که رسیدم همون کارو تو سطح دانشگاهی ادامه دادم و همزمان تدریس می کردم،
از کودکی علاقه زیادی به کنکاش کردن و سوال پرسیدن داشتم و همیشه دنبال علت ها بودم. تو دبیرستان سروش ایمان دیپلم تجربی گرفتم و بعداز چند بار تغییر رشته تو دانشگاه رشته پزشکی ورزشی رو شروع کردم و با مدرک دکتری از دانشگاه تهران فارق التحصیل شدم، از همون ابتدای دوره دانشجوییم برای کسب تجربه و علاقه شخصی مشغول پایش سلامت و استعداد یابی تو مدارس و یه سری ارگان های دولتی و خصوصی شدم، از جمله شهرداری، بیمه آسیا و حوزه علمیه و تعدادی از بانک ها و …
از اونجایی که همیشه ایده های زیادی تو سرم داشتم و جرآت انجامشم داشتم هرجا مشغول به کار میشدم به مشکل میخوردم چون یا سرعتشون به من نمی خورد یا مخالفت میکردن .بنابراین تصمیم گرفتم کار خودمو راه بندازم اما این تصمیم زمانی بود که من یه دختر کوچولو 1.5 ساله به اسم سوین داشتم، به همین خاطر ساعت های 3:30 صبح تا 8:30 که سوین بیدار بشه تنها فرصت من بود برای کار کردن، به مدت یکسال و نیم با همین شیوه مشغول بازسازی زیرساخت ها بودم، مقاله ترجمه کردن و نوشتن و تحقیق … اون موقع حتی نمیدونستم دقیقا میخوام چیکار کنم فقط میدونستم هدفم بالا بردن سواد سلامتی جامعه است تا اینکه هر خانواده ای نکات اصلی و ضروری و اولیه بهداشت و سلامت رو بدونه و آدما بتونن راحت تر و با کیفیت تر زندگی کنن.
این دوره یک و نیم ساله با اینکه خیلی آسون نبود اما بهترین و موثرترین زمان کاری من بود و اون موقع موفقیت های امروزمو با شفافیت کامل میدیدم.
در نهایت من یه تیم 11 نفره از دانشجوهامو جمع کردم و کاری که تو ذهنم بود رو بهشون آموزش دادم اما یه سریا از سختی کار جا زدن و فقط 4 نفر موندن، آقایون پیمان محمدولی، سروش رضویان، حسین نصیری شریف و محمدرضا موسوی که کار طراحی و نرم افزاریمونو انجام میدادن، ما با هم چندتا پروژه پایش و ارتقای سواد سلامتی رو با تعداد بالا اما هزینه کم و حتی رایگان رو انجام دادیم از فدراسیون سوارکاری تا سازمان زندان ها. واقعا دوره خوب و پرباری بود برای هممون، بچه ها هر کدوم استادی شدن برای خودشون و باید کسب و کارشونو راه اندازی میکردن در نتیجه ازینجا به بعد یه رفاقت خوب موند برامون و بعدش من با آدم های بیشتری در ارتباط بودم که خیلی کمکم کردن یکیشون آقای سعید نظاره ، مدیر عامل شرکت کسب و کار دانشگاه تهران بود ایشون تو با مشاوره های به موقعش خیلی جاها ذهنمو باز کرد نسبت به کسب و کار درست، و این باعث شد من چندتا پرژه بزرگ تو کارخانه ها و شرکت های بزرگ داشته باشم ، حقیقتا مسیر خیلی سختی بود و مشکلات زیادی هم داشت اما هیچوقت دلسرد نشدم و فقط ادامه دادم هم زمان با پروژه ها تو دفاتر اشتراکی کار میکردم .
من همیشه در حال کارکردن و تواما یادگیری بودم و هستم و این موفقیت رو مدیون اول همسرم، آقای میثم خرمشاهی هستم و دوم خواهر کوچکترم مریم
تو این مسیر میثم فقط همسر من نبود یه دوست واقعی بود که اگر همراهی و حمایتش نبود من هیچوقت به اینجا نمیرسیدم هیچوقت، اینبار پشت هر زن موفقی مرد حمایتگر و دلسوزی هست.
بالاخره تصمیم گرفتم محل کارمو مستقل کنم چون کارم گسترده شده بود و بیام اینجا در غرب تهران، با این تصمیم بزرگ تغییرات بزرگ هم ایجاد کردم اول از همه یه طراحی عالی تو مطب که توسط آقای ابوالفضل خرمشاهی و خانم خوش سلیقه شون خانم پریرخ پناهی و تیم حرفه ایشون انجام دادیم و دوم تشکیل کمسیون پزشکی و روانشناسی و دستگاه ها و ابزار به روز در حهت اسکن، تشخیص و درمان .
ازونحایی که علاقه زیادی به علت یابی داشتم تمرکزمو گذاشتم روی تشخیص دقیق تر و در پی اون درمان بهتر، خلاصه شما هر مشکل روحی یا جسمی داشته باشین ما هم پیدا میکنیم هم درمان.
خب بریم سر اصل مطلب
تمام دانش و تجربه ام تو این 12 سال منو به این نتیجه رسوند که همه چی از سبک زندگیه
سبک زندگی یه مفهوم گسترده داره که شامل روان، اقتصاد، جغرافیا، تغذیه، فعالیت بدنی، خواب و فعالیت های روزانه میشه، هر کسی براساس خاطرات و تجربیاتش سبک زندگی بخصوصی داره و اکثرا نمیدونیم که هرکدوم از عادت های ما چه تاثیری روی روان و بدنمون میذاره و وجود ما نامحدود، یعنی نوع نگاه ما میتونه یه مشکل رو مشکل ببینه یا فرصت پی کافیه ما آگاهیمونو افزایش بدیم و شاهد تغییرات مثبت در اطرافمون باشیم، حتی تو اقتصاد و جغرافیا که تغییرش سخته.
چرا اینو میگم چون روان و جسم دو بعد لاینفک زندگی ما هستن، اگر روان حالش خوب باشه جسم هم خوب میشه اگه جسم حالش خوب باشه به کمک روان میاد در لحظه های سخت زندگی.این تصمیم ماست که چه انتخاب هایی داشته باشیم.
دقت کردید وقتی حالتون بده همه انتخاباتون و حتی شانستون هم خوب نیست و برعکس وقتی حالتون خوبه انتخاب های درست تر و شانس بیشتری نصیبتون میشه، من روی اون حال خوب کار میکنم که کیفیت بهتری از زندگی رو تجربه کنید.
خب چطوری؟
اول از همه یه اسکن کامل از کل بدن و روان با استفاده از متد بیورزونانس میگیرم و میذاریم تو کمسیون پزشکی و روانشناسیمون و اونو تحلیل میکنیمو در نهایت بهترین راه درمان رو طراحی میکنیم، این برای هر کسی میتونه متفاوت باشه مثلا کسی که دیابت داره بدون اینکه دست خودش باشه به لحاظ علمی استرس و نگرانی زیادی رو تحمل میکنه در نتیجه ما دیابتشو درمان میکنیم و خود به خود استرس و اضطرابش کم میشه ، و یکی استرسیه و دیابت هم نداره استرسشو ریشه یابی میکنیم و حلش میکنیم تا دیابت نگیره در آینده و بقیه بیماری ها هم به همین منوال…
تو کمسیون پزشکی و روانشناسیمون متخصص قلب و عروق ، اورولوژیست، زنان و ترک اعتیاد و روانشناسان معتمد و حاذقی داریم که از تجذبه و دانششون بهره میبریم.
با چه دستگاه هایی؟
دستگاه اسکن و تشخیص،
دستگاه چاکرادرمانی
دستگاه سم زدایی
دستگاه تناسب اندام و لاغری که همه اینا برگرفته از متد بیورزونانس هستن و ساخته کشور مبدا یعنی روسیه هستن.